گورستانها و انواع قبرها

    از بهترین جای آن شروع میکنیم که گورستان گبریان است.
    خیلی از مردم عقیده دارند که قبرستان گبریان متعلق به کافران است ولی این موضوع درست نیست.
    گبر یعنی غیر مسلمان و به کسانی که غیر مسلمان بوده اند بی دین گفته نمیشود. گبریان دین زردتشت داشتند.
    حالمیخواهیم ببینیم که قبرهای دوران قبل از اسلام به چه شکلی بوده اند و نوعدفن کردن اجساد به چه صورت بوده است. در زمان پیش از اسلام قبر زنها گرد ومدور بوده است و قبر مردها به صورت مستطیل بوده و قبر بچه ها به صورت مثلثبوده است. بعضی ها را نیز در خمره میگذاشتند.
    در تمام قبرهای گبری حداقل یک کاسه آب و یک کاسه غذا گذاسته میشده است که کسی که میمیرد از گشنگی و تشنگی عذاب نکشد.
    دربسیاری از قبرهای گبری لوازم مورد نیاز فرد نیز گذاشته میشده است که بستگیبه پول داری یا بی پول بودن مرده است. مردگان پول دار ظروف طلا و اجناسیمانند شمشیر زره وخیلی چیزهای دیگر به همراه دارند ولی مردگان بی پول و بیبضاعت اموال کمتری با خود به همراه دارند یا اموال آنها از فلزات ارزشمندنیست.
    نوع دیگر قبرها قبر پیغمبری است که اگر شما آن را بشکافید هیچچیزی درون آن یافت نمیشود نه جنازه نه اموال. این قبرها چند پوش هستند وتازه از قبر راهی دارد برای جایی دیگر که جنازه و اموال آن در آنجا هست.
    قبرهایینیز وجود دارد که به صورت ایستاده است. این قبرها متعلق به یک سری ازایرانیان است که معتقد بودند آنها را باید ایستاده به خاک سپرد.
    بسیاریاز خلاف کاران را نیز به صورت ایستاده در میان دیوارهای قلعه ها و جاهایدیگر زنده به گور میکردند که خود اینها به نوعی قبر ایستاده تبدیل شده است.
    بعضی از قبرها به صورت کشویی است که مربوط به رومیان است که در ایران با آئین خودشان دفن شده اند.
    یک نوع قبر هم داریم که به آن قبر دخمه ای گفته میشود که نمونه آن در تخت رستم پیدا شده است.
    جنازه قبرهای خمره ای همیشه به صورت نشسته بوده است و جنازه آنها را به صورت نشسته در خمره میگذاشتند و دفن میکردند.
    وقتیدر جنگها جنگجویان میمردند آنها را با اموال و لباسهایشان و زره دفنمیکردندکه نمونه این قبرستان در چهاربداران در نزدکی مرز ترکیه موجودمیباشد که شاه اسماعیل اول در جنگ با عثمانی شکست خورد و بیست و هفت هزارکشته داد که همه آنها با لباسهای رزمشان دفن شده بودند.
    در گذشته ماگورستانهای دسته جمعی نیز داریم که متعلق به افراد مریض است. در جاهائی کهوبا یا طاعون میآمده جنازه افراد را به صورت دسته جمعی دفن میکردند. درهمینجا یک مطلب بسیار مهم را برایتان بگویم و آن اینکه کسانی که قبری رامیشکافند خیلی باید مواظب باشند و بفهمنه که جنازه مریض هست یا نیست وحتماٌ باید استخوان شناس باشند و یا بتوانند استخوان اشخاص مریض را ازاستخوان افراد سالم تشخیص دهند تا با مشکلی مواجه نشوند.
    همیشه وقتی میخواهید قبری را باز کنید حتماٌ از دستکش و ماسک حسابی استفاده کنید.
    جنازههایی که در غارها و ذاغه ها میباشد و جنازه هایی که در صحرا میباشد وجنازه هایی که در کوهستانها میباشد از نظر ماهیت کاملاٌ با هم متفاوت است.
    هر قبرستان و هر کوری دارای اموال نمیباشد. چون بسیاری از مردم فقیر بوده اند و بدون اموال دفن میشدند.
    درهر قبرستان تعدادی قبر سلطانی وجود دارد که دارای اموال میباشند که بایدنتوانید آنها را تشخیص دهید و از روی بعضی شواهد تشخیص آنها امکان پذیراست.
    اکثر گورستانها در سینه کشی ها و کنار رودخانه ها میباشد. دربسیاری از قبرستانها یک چهارطاقی نیز میباشد که نشان میدهد در میان آنچهار طاقی شخص مهمی فوت کرده است و اکثرا دارای اموال میباشند.
    درایران قبرهای یهودی نیز بسیار است که نوع قرار کرفتن سنگ آنها متفاوت استو میتوان از روی سنگ قبر فهمید که این قبر متعلق به یک یهودی است.(سنگ قبریهودیان دارای فلش است).a
    و مطلب آخر در مورد کسانی که به حفاری میروندو میگویند در سه متری یا چهار متری یک طابوت طلا یا یک جنازه مومیایی پیداکرده ایم. اینها همه دروغ است. شخصیتهایی را که درش طابوت طلا یا نقره یاسنگ یشم میگذاشتند همیشه در عمق بالای بیست متر دفن میکردند. و در عمق کماینکار انجام نمیشد. برای این جنازه ها حتماٌ اطاقی از ساروج درست میکردندو آن را آنقدر پایین میبردند که از گزند جانوران خاک به دور باشد و همچنیندزدان نتوانند گزندی به جنازه و اموال آن بزنند. در کنار این جنازه هاحتماٌ اموال فراوان وجود دارد و کنیزان و نوکران آنها را نیز با جنازهاربابشان زنده به گور میکردند. پس اگر کسی گفت جنازه ای در آورده بدوناموال بدانید که احتمال دروغ گفتن آن زیاد است.

********************************

    درخت و انواع آن:

    در ایران انواع مختلف درخت وجود دارد.
    در گذشته درختانی که عمرطولانی داشتند برای نشانه استفاده میشدند و در بیشتر جاهایی که اموالگذاشته می شد درختی هم کاشته می شد که بعدها پیدا کردن جا راحت باشد.
    درختانی که بیشتر برای اینکار استفاده می شد به ترتیب زیر میباشد.
    بوته گز که در حدود شش هزار سال عمر میکند.
    درخت سرو که در حال حاضر چهار هزار ساله آن وجود دارد.
    درخت داغداغان که در حال حاضر چهار هزار و پانصد ساله آن هست.
    درخت آزاد که دو هزار سال عمر میکند و در جنگلهای شمالی ایران به وفور یافت میشود.
    درختچنار که حدود هفتصد سال عمر میکند و پس از آن هر سال یک بار خود کشی میکندو خود را میسوزاند تا از بین برود که این خود سوزی هم چندین سال طولمیکشد. مانند درخت چنار امامزاده صالح که حدود نهصد سال قدمت دارد.
    درخت نارون حدود پانصد سال عمر میکند.
    درخت سنجد نیز حدود پانصد سال عمر میکند.
    درخت زالزالک ودرخت توت وحشی هم عمرشان زیاد و بیشتر در آذربایجان به عنوان نماد بکار رفته اند.
    درختهاییبا عمر طولانی اکثرا نشانه بار است و بار هر کدام از آنها با دیگری متفاوتاست به فرض اموالی که در نزدکی بوته گز یافت میشود با اموالی که در کنارسرو یافت میشود همیشه متفاوت بوده است.
    اینم یک مطلب در مورد درختان
    ممکنه درختانی از قلم افتاده باشند ، ذهنم اینقدر یاری کرد ، به بزرگی خودتون ببخشید.

********************************

    گنج نامه ها
    گنج نامه کتابهایی بوده است که حاوی مکانهایی است که در آنجا گنجی دفن میباشد.
    تمام کسانی که صاحب گنج نامه بوده اند همه دارای علوم غریبه و علوم قدیمی میباشند.
    تعدادی از گنج نامه ها به شرح زیر است: گنج نامه الوان هندی ، گنج نامهاحمد وزیر ، گنج نامه ملاصدرا ، گنج نامه قائم مقام فرهانی ، گنج نامهمیرزا مکتب خان تبریزی ، گنج نامه باگواس و گنج نامه شیخ بها (که به دو خطشجر ایستاده و شجر خوابیده نوشته شده است).
    همچنین موبدان قبل از اسلام همگی دارای گنج نامه بوده اند. چون همگیآنها در زمان خودشان امانت دار بوده اند و از اموال مردم حفاظت میکردند. موبدان خود به دو قسمت تقسیم میشوند. اول موبد که اموال مردم نزد آنها بهامانت گذاشته میشده است. و موبد موبدان که از اموال درباریان و پادشاهانحفاظت میکردند و نقش امین و کاتب شاهان را نیز بر عهده داشتند.
    به همین دلیل است که قبر موبد موبدان همیشه بارهای نفیسی در خود دارد و جزو قبرهای بسیار با ارزش است.
    گنج نامه ها چه آنهایی که توسط اشخاص نوشته شده است و چه آنهایی کهموبدان آنها را نوشته اند همگی به رمز است و طلسمات سنگینی نیز دارند وچون افرادی که این گنج نامه ها را نوشته اند به علوم غریبه آشنا بوده اندرموز سنگینی برای گنج نامه ها گذاشته اند و ترجمه آنها کار استادانی استکه به خط شناسی و طلسمات آگاهی کامل داشته باشند.

********************************
گنج نامه ها
گنج نامه ها اکثرا روی سنگاست و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم کهدرباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنجنامه ها روی سنگ یشم حکاکی میشده است.
بیشتر نوشته های روی پوست راداغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بیننمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته میشده است.
بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.
اکثر نوشته های روی پوست باخون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوبمیشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.
پس این مورد رو اشتباه نکنیم.
پوستها در زمان خود دباغیمیشدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روعن به آنها میخورده است که عمر پوسترو بالا میبرده و مقاومت آن را بسیار زیاد میکرده. این پوستها اگر در جایمناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر میکنند.
پوستها را اکثرا در جای خشکیا داخل نی نگهداری میکردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوایکمتری برخور کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر میشود.
ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میسده است.
********************************

    طبیعی ، مومیائی ، شیمیائی
    یکی از مسائلی که در محافل حفاری بسیار رایج است و تمام شما نیزچیزهائی در ارتباط با آن شنیده اید یا فیلمهای در ارتباط با آن دیدهایدجسد مومیائی است که ریشه آن در مصر باستان هست و مردم ما به اشتباه فکرمیکنند در ایران هم به وفور یافت میشود ، در صورتی که اینطور نیست.
    در ایران تعداد کمی مومیائی وجود دارد که آن هم متعلق به دوران هخامنشیان هست.
    وقتی ایران مصر را شکست داد و آنجا را به کشور پهناور ایران ضمیمه کرد، دخترانی زیبا از درباریان مصر به ایران آورده شدند و با درباریان ایرانیوصلت کردند که هر کدام از این زنها که میمردند به رسم خودشان در ایرانمومیائی میشدند.
    ولی هیچ پادشاه یا درباریان ایران ِ باستان در اینجا مومیائی نشدند.
    ایرانیان تکنیکی داشتند بسیار پیشرفته تر از مصریان که به آن در اصطلاحامروز شیمیائی میکویند و جنازه کاملا ّ سالم میماند انگار که همین دیروزمرده است و پادشاهان و سرداران و درباریان ایرانی که مرده اند شیمیائیشدند.
    در زمانهای قدیم ایرانیان باستان خاک شناسانی داشتند که از تبحر و علم بالائی برخوردار بودند و خاکهای مناطق مختلف را برسی میکردند.
    همه ما میدانیم که وقتی کسی از دنیا میرود و او را به خاک میسپارند بعد از چند روز چیزی از بدن آن شخص باقی نمی ماند جز استخوان و بهاصطلاح امروزی میگوئیم تجزیه شد. تجزیه شدن کاری است که موجودات در خاکانجام میدهند مثل مورچه یا هر جاندار دیگر که گوشت و کلیه اعضای داخلیانسان را میخورد.
    خاک شناسان ایران باستان توانسته بودند خاکهائی را پیدا کنند که به هیچعنوان موجودات به آن خاکها نزدیک نشوند و به خاطر نوع و جنس خاک از گزندکلیه جانوران در امان باشد. وقتی شخصی را در جائی به خاک می سپردند که خاکآن از این نوع خاص بود ، بدن افراد به هیچ عنوان تجزیه نمی شد و برایهمیشه سالم می ماند که این تکنیک خود نوعی سالم نگه داشتن اجساد بود.
    اگه رفتید جائی حفاری و قبری را شکافتید و به یک چنین مسئله ایبرخوردید نه بترسید نه فکر کنید که حتماّ باید به بار برسید. چون احتمالاوقتی قبر بغل ان را نیز بشکافید به همچین مسئله ای بر می خورید و این بهخاطر خاک آن منطقه می باشد.
    چه بسیار هستند خاک هائی که ظرف چند روز جسد را تجزیه میکنند وخاکهائی که سالها زمان میبرد تا یک جسد کاملا تجزیه شود و خاکهائی کهدانشمندان باستانی ما کشف کردند که جنازه در آن به هیچ عنوان تجزیهنمیشود. و مثل روز اول سالم میماند.
    در ارتباط با اجساد مومیائی مطلبی برایتان بنویسم که اطلاعت شما در رابطه با این مسئله بیشتر شود.
    کلاّ سه کشور در دنیا اجساد را مومیائی میکرد
    ۱- مصر باستان که خود به دو صورت این کار را انجام میداد
    ۲- هند که البته جزئی از ایران بود
    ۳- ایران که در این کار توفقی کسب نکرد و موفق نشد
    در مصر باستان به دو صورت اجساد را مومیائی میکردن اول طبقه مرفه و دومطبقه متوسط. طبقه متوسط را شکمشان را باز میکردن و توی آن را خالی میکردندو در سر سوراخی درست میکردند و مغز را از آن در می آوردند و جسد رامومیائی میکردند. ولی طبقه اشراف و پول دار به این صورت بود که کلیه اعضایداخلی بدن را از معقد در میآوردند و مغز را از بینی و بعد جنازه را شش ماهدر آب نمک می گذاشتند و چربی های آن را کاملا آب می کردند و سپس جسد رامومیائی میکردند. در کنار اجساد مومیائی مصری کنیزان و نوکران و سگ و گربهخانگی و هر چیزی که صاحب جسد به آن تعلق خاطری داشت را با جسد مومیائی ودفن میکردند که در زندگی پس از مرگ مشکلی نداشته باشد.
    هندی ها نیز اجساد را مومیائی میکردند ولی به دلیل مصرف ادویه فراوان در هند اجساد مومیائی شده کیفیت مطلوبی ندارند.
    در ایران به علت نبودن آن نمک خاص و گیاهان خاص برای مومیائی کردناجساد موفقیتی حاصل نشد و ایرانیان به تکنیک شیمیائی کردن اجساد پرداختندکه اجساد بسیار سالم تر از مومیائی میماند. ( تقریباّ کاملاّ سالم و مثلروز اول)
    وقتی یک جسد را شیمیائی میکنند سالها مو و ناخن های دست و پا رشد میکنند تا به نقطۀ ایست رشد برسند.
    شمیائی کردن اجساد به این روش بود که در آن زمان ایرانیان باستانرادیواکتیو را شناخته بودند و با استفاده از سنگ رادیو اگتیو که آن را بهصورت پودر در می آوردند و روی جسد می پاشیدند و جیوۀ سرخی که دانشمندان آنزمان توانسته بودند تولید کنند به شیمیائی کردن اجساد می پرداختند . فکر کنم این توضیحات در مود اجساد مومیائی و شیمیائی و خاکهای شناخته شده که اجساد را کاملاّ سالم نگه میدارد کافی باشد.

********************************

    اکسیر

    اکسیر را دانشمندان یونانی و دانشمندان ایرانی ساختند و نوعی دارو محسوب می شد که البته در دسترس کلیه مردم وجود نداشت.اکسیر بیشتر از گیاهان و گاهی اوقات چیزهائی از حیوانات هم به آن اضافه می شده است.
    اکسیر به صورت دو قلو هستیعنی نر و ماده دارد و هر کدام به تنهائی به هیچ دردی نمی خورند و باید بافرمول دقیق با هم مخلوط شوند تا کارایی داشته باشند.
    اکسیر اکثرا در شیشه هست ودرب آن با ساروج پلمپ گردیده است و اگر کسی آگاهی نداشته باشد و درب آن راباز کند ظرف چند دقیقه فاسد می شود. و کسی می تواند از آن استفاده کند کهعلم مصرف آن را داشته باشد.
    هر نوع از اکسیر فقط برایدرمان امراض خود ساخته شده است و هیچکدام بدرد کاری جز فرمول خود نمیخورد. مثلا وقتی شما اکسیر دندان دارید و بعد از صد سال دندانهایتان ریختهاست می توانید با مصرف آن دوباره دندان در بیاورید و سالهای زیاد بادندانهای جدید زندگی کنید.
    اکسیر اعظم بزرگترین یافتهدانشمندان آن زمان بود که با داشتن آن میتوان هیچ وقت به مرگ طبیعی یامریضی فکر نکرد چون با استفاده از آن انسان نه مریض میشود نه میمیرد.
    افراد زیادی اکسیر اعظم راخوردند و عمری طولانی پیدا کردند مانند نمرود که ششصد سال عمر کرد و باعثمرگش نیز خودش شد وگرنه خیلی بیشتر از اینها عمر میکرد.
    اینطور نیست که فکر کنیم هر کسی اکسیر دارد عمر جاودان میکند ، بلکه تا وقتی که اکسیر برای خوردن دارد مرگ به سراغش نمیآید.
    بعضی وقتها میبینیم یامیشنویم که در یک دهات مردی یا زنی عمرش به صدو پنجاه سال رسید یا بیشتر. همه به اشتباه میگویند که چون در دهات و جای خوش آب و هوا هست و چیزهایطبیعی می خورد اینچنین عمری طولانی دارد ولی تا به حال کسی پرسیده است کهچرا بقیه اهالی آن دهات یک چنین عمری ندارند؟؟
    دلیل عمر طولانی آن مرد خوبی آب و هوا یا خوردن چیزهای سالم و مقوی نیست.
    این مرد نا خواسته و بدوناینکه خود بداند یکی از مواد تشکیل دهنده اکسیر را خورده است. شاید در کوهیا بیابان نوعی علف که حتی خود نفهمیده که این گیاه در میان ناهار یاعصرانه آن مرد بوده است. و به این صورت عمری طولانی یافته است.
    مقدار اکسیر بسیار محدود استو تعداد انگشت شماری از دانشمندان قدیم موفق به ساخت آن شده اند. یکی ازاین دانشمندان بزرگ سندوس طبیب بود که در دربار اردشیر دراز دست خدمتمیکرد و روایت است که هنوز زنده است و پس از فرار از دربار اردشیر در جاییبدون اینکه کسی او را بسناسد مشعول زندگی شد.
    خیلی ها سعی کردند اکسیرتقلبی را در بازار های حفاری بفروش برسانند ولی بر عکس این که همه فکرمیکنند شناخت اکسیر تقلبی بسیار سخت است و می توانند از این را شیادی کنندو مردم را گول بزنند ، شناخت اکسیر اصل بسیار راحت است و اگر راهش را بلدباشی و کور هم باشی میتوانی تشخیص بدهی که این اصل است یا تقلبی.
    بعضی ها می گویند که اگراکسیر وجود داشته باشد بعد از کشف آن می توان در آزمایشگاهای مجهز از رویآن ساخت و دیگر مرگ معنی ندارد. در صورتی که اینطور نیست ، همه ما میدانیمکه در طول زمان بسیاری از حیوانات و گیاهان که در گذشته وجود داشته انددرگر وجود ندارند و نسل آنها از بین رفته است. پس شاید بتوان اکسیر راتفکیک کرد و مواد تشکیل دهنده آن را شناخت که تازه این هم امکان ندارد ولیبفرض این که بشود باید دید آیا این گیاهان هنوز هم وجود خارجی دارند یا ازبین رفته اند؟ (خدا میداند).

********************************
ساروج
در زمانهای قدیم که چیزی بهنام بتون وجود نداشت ، برای ساختن جاهای مستحکم از موادی به نام ساروجاستفاده می شد. امروزه به اشتباه مردم فکر میکنند که ساروج برای نگهداریعتیقه بوده است در صورتی که اینطور نیست.
ساروج برای پل سازی ، ساخت قلعه های محکم ، سد سازی ، و راه برای آب و نگهداری عتیقه و بسیاری از این مواری استفاده می شده است.
ساروج انواع مختلف دارد کهمحکمترین آن به ترتیب از ساروج سیاه شروع میشود و بعد از آن ساروج سفید وساروج طوسی و ساروج کرم است. بعضی از ساروجها با موادی بنام سیلکس و بعضیبا سرب و مس ذوب شده درست می شدند. اینها استقامت ساروج و محکمی آن رابالا میبرد.
در ساروجهایی که برای جلوگیریاز نفوذ آب ساخته میشد از پشم شتر و موی بز استفاده میشد که ساروج را برایجلوگیری از نفوذ آب مستحکم میکرد.
تا چند سال پیش شصدو دو نوعساروج شناخته شده است که از این تعداد پنجاه و یک نوع آن بدون اموال (زیرخاکی) میباشد و از باقیمانده انواع ساروج همه دارای طلا نمیباشد. درحفاریهای انجام شده اکثرا از سه نوع ساروج بار طلا بیرون آمده است والباقی دارای نقره و مفرق و اجناس دیگر بوده اند.
کلیه ساروجها از مواد اصلی زیر درست شده اند.
شن و ماسه ، آهک و سفیده تخم مرغ
مواد دیگری هم به انواع ساروج اضافه میشد که در بالا نام بردیم.
طریقه خرد کردن هرکدام از اینساروجها متفاوت است ولی به طور کلی میتوان آنها را خرد کرد و از بین برد. برای مثال یک الماس را فزض کنید که میخواهید آن را خرد کنید. اگر با پتکهم روی آن بزنید خرد نمیشود ولی اگر بدانید که ضربه را به کجای الماس واردکنید به راحتی خرد میشود و به قطعات کوچک تقسیم میشود. ساروج هم مانندهمین الماس است ، اگر مواد آن در دسترس نباشد باید بدانید که از کجا شروعبه شکستن آن بکنید تا بهتر نتیجه بگیرید.
برای ساخت مواد جهت خرد کردنساروج باید نمونه ساروج وجود داشته باشد و مواد برای آن نمونه ساخته شودیا اینکه بدانید ساروج شما از چه نوعی است.
از بین بردن ساروجهایی که بهصورت عمودی میباشد با استفاده از مواد بسیار سخت تر است ولی نشدنی نیست. اول باید دور جایی را که میخواهیم مواد بریزیم با خمیر گرفته و آن راکاملا آبندی کنیم و بعد از مواد ساروج استفاده کنیم.
حالا که بحث ساروج را تمام کردیم چند خط هم در مورد سنگ برایتان بگویم.
سنگ را نیز اگر از نقطه ضعیفآن کار کنیم به راحتی شکسته میشود و میتوان سنگهای چند تنی را خرد کرد ولیاگر به پست سنگی خوردید که هم قطر داشت هم رگه نداشت که بتوان با قلم وچکش خردش کرد ، باید به روش زیر عمل کنیم.
چند سوراخ در یک امتداد و بهفاصله های مشخص در سنگ ایجاد میکنید و در داخل آنها موادی به نام کترامیریزیم (نوع ایرانی آن بهتر از نوع خارجی آن عمل میکند) و بعد با چوبسوراخها را کاملا از نفوذ هوا میپوشانیم و محکم میکنیم. از بست و چهارساعت تا چهل و هشت ساعت بعد کترا در داخل سوراخ حجم میگیرد و باعث ترکخوردن سنگ میشود و سنگ را خرد میکند.
این مطلب در همینجا به پایان رسید اگه مشکلی داشتید با من در میان بگذارید.
********************************

    طِلِسم
    نوشته‌ای از کلمات و اشکال و ارقام و جداول است که دعانویسان وجادوگران و فال‌بینان، بسته به میزان ماندگاری مورد نظرشان، روی کاغذ وتکه فلز و پوست و حیوانات نقش می‌کنند. تفاوت مهم میان دعا و طلسم این استکه دعا را به زبان مرسوم و کامل می‌نویسند، ولی در طلسم کلماتی از دعا رابا حروف لایقرایی، خط و نقطه و حروف شکلی می‌نویسند[۱] و به همین دلیل فهمنوشته‌های روی آن برای عوام ممکن نیست.[۲] پاره‌ای بر این باورند که اینطلسم بر پایه دعایی که هنگام ساخت آن خوانده شده یا روی آن نوشته شده باشددارای اثر و توانایی خواهد بود. این واژه از فارسی به دیگر زبان‌ها چونعربی (در عربی طِلَسم و جمعش طلاسم) و انگلیسی (در انگلیسی talisman) راهیافته است.

********************************
طلسمات و تله ها

طلسم به معنای توهم هست که اگر بتوانی بر آن قالب شوی ، موفق می شوی و اگر نتوانی بر آن قالب شوی ضربه میخوری.
طلسم به دو قسمت کلی تقسیم میشود:
۱-طلسمات قبل از اسلام
۲-طلسمات بعد از اسلام

طلسمات قبل از اسلام مانند:
طلسم آتش ، طلسم باد ، طلسم آب ، طلسم رعد و برق ، طلسم اژدها و طلسم شیطان که طلسم شیطان از سخترین طلسمات است و هر کسی نمیتواند به راحتی بر آن غالب شود. طلسمات بعد از اسلام که طلسم مورچه و طلسم رتیل ، طلسم عقرب ، طلسم مار ، طلسم جن تعدادی از آنها هست. بغیر از طلسم شیطان و طلسم اژدها راه گشایی در بقیه طلسمات بسیار ساده است و فقط این دو طلسم خیلی سنگین هست و طلسم شیطان بسیار خطرناک.
کلیه طلسمات شرایطی دارد که با آنها باطل میشود و با دانستن این شرایط کار بسیار آسان میشود.
طلسمهای قبل از اسلام را میتوان با مسائل بعد از اسلام نیز باطل کرد.
بطور مثال بسیاری از طلسمات با ده قاف یا چهل کاف یا شصد قاف باطل میشود.
برای طلسمات دو تا مثال میزنم که بدانیم اصلا با طلسم روبرو شدیم یا نه.
فرض میکنیم در جائی کار مکنیم که به آب خوردیم و کار مشکل میشود.
اگر در آّب رفتیم و بیرون آمدیم و دیدیم خشک هستیم این طلسم است و اگر بیرون آمدیم و خیس بودیم این طلسم نیست بلکه به آب واقعی خوردیم یا در جائی که احساس میکنیم طلسم مار دارد باید یکی از مارها رو بگیریم اگر از دستمان رد شد و نتوانستیم آن را بگیریم طلسم است و اگر توانستیم آن را بگیریم ، این دیگر طلسم نیست.
خوب حالا یک پیش زمینه ای هم در مورد تله ها برای شما بگم.
تله نیز به دو دسته تقسیم میشود.
تله هایی که به آنها بار میدهیم تا عمل کنند و تله هایی که ار آنها بار میگیریم تا عمل کنند.
که هر دو به صورت مکانیکی عمل میکنند.
هر کدام از این دو نوع تله خود به انواع گوناگون تقسیم میشوند که کار کرد همه آنها به همین شکل است.
برای این مبحث بیشتر از این توضیح نمیدم چون خودش یک دنیایی است و می توان چندین کتاب در مورد آن نوشت.
********************************
پوست وانواع نوشته ها و نسخه ها
گنج نامه ها اکثرا روی سنگ است و بعد از آن به ترتیب روی پوست آهو و پوست گاو و گنج نامه های مهم که درباری بوده است بعد از سنگ بیشتر روی پوست کرگدن میباشد. ولی اکثر گنج نامه ها روی سنگ یشم حکاکی میشده است.
بیشتر نوشته های روی پوست را داغ میکردند و جوهر های مخصوصی بود که قابل شستشو بود و آب آنها را از بین نمیبرد که اکثر نوشته های روی پوست با این جوهر نوشته میشده است.
بعضی اوقات نوشته هائی رو میبینم روی پوست که با خون نوشته شده است.
اکثر نوشته های روی پوست با خون گنج نامه یا نسخه نیست و بیشتر آنها دعا هست و جزو طلسمات محسوب میشود و اکثرا با خون کفتر نوشته میشده است.
پس این مورد رو اشتباه نکنیم.
پوستها در زمان خود دباغی میشدند و مواد مخصوصی مانند رزین و روعن به آنها میخورده است که عمر پوست رو بالا میبرده و مقاومت آن را بسیار زیاد میکرده. این پوستها اگر در جای مناسب نگهداری شوند تا پنج هزار سال عمر میکنند.
پوستها را اکثرا در جای خشک یا داخل نی نگهداری میکردند و دو سر آن را می بستند و هر چه به پوست هوای کمتری برخور کند سالم تر میماند و عمر آن طولانی تر میشود.
ولی باز هم مگویم که هشتاد درصد گنج نامه ها روی سنگ نوشته میسده است.
********************************

    پلها
    در ایران پلهای بسیاری از نظر تاریخی وجود دارد و این هنر از دیر باز در ایران بوده است. ولی مطلبی که در مورد پلها با موضوع وبلاگ ما سنخیت دارد تعداد این پلها را محدود میکند.

    تمام پلهای ایران دارای دفینه نیستند و فقط پلهای مربوط به یک زمان خاص دارای دفینه هستند.در زمان صفویه برای همه کاروان سرا ها و پلهای ساخته شده چند خمر سکه دفن می شد.

    پادشاهان این دوران برای اینکه آبادانی مملکت عقب نیفتد و بر اثر حوادث راهها مصدود نشود یا کاروان سرا ها خراب نشود حجمی از طلا را در جایی مشخص در پل یا کاروانسرا میگذاشتند که در صورت نیاز برای مکانهای گفته شده خرج شود و برای همین است که تمام پل ها و کاروان سراهای دوران صفوی اموال دارد. البته در این جاها حفاری بسیار شده است و خیلی از آنها از بین رفته است ولی این را گفتم که در پلهای دیگر و کاروان سراهای دیگر دنبال دفینه نگردید.

********************************

    علامت صلیب

    بیشتر ما این علامت را درقبرستان مسیحیان میبینیم .میگویندکه در دوران مسیحیت این علامت استفاده شده حدود۲۰۰۰ سال پیش اما گاهاجاهایی را ما میبینیم که تا ۳۰۰۰ سال قدمت دارند و علامتی بشکل+ مشاهدهمیشود واین یعنی …
    اما در مکانهای پربار هم این علامت به کار برده شده.
    در تفسیر این علامت خیلی باید دقت کرد < چون مهم این است تشخیص دهیم این علامت به مال تعلق دارد یا نشان سنگ مزاراست>
    گاهی به معنی اشاره به جای دیگر است: یعنی هر ۴ ساق صلیب را اندازه بگیر هر کدام که بزرگتر بود به آن طرف برو.
    گاهی آن ساق که کوچکتر است مسیر را نشان میدهد.
    اگر هر ۴ ساق هم اندازه بود به همانجا اشاره دارد.
    خیلی باید دقت کرد .
    باید یک کارشناس حتما در کنارتان باشد.
    صلیبها به شکلهای خیلی متنوعی طراحی شده اند.
    در آذربایجان این صلیبها از دوران بیزانس به یادگار مانده اند.
    صلیبها گاهی درکنارشان علامت دومی هم دارند مثل یک+ یا o
    که به مامقیاس میدهند.
    به سر خاچ باید دقت کنید که بسته باشد.
    اگه خاچ ما تکی بود درست است ۱-۳-۵-۷-۱۱
    بهدنبال مزار باشید.

********************************
موکل در حفاری

بخونید تا تو حفاری گمراه نشوید….

اول یک مطلب رو بگم: داشته های هر کسی چه از نظر مالی چه از نظر فکری نشان دهنده تلاش اون شخص در زمینه ای که فعالیت کرده است هست. بگذریم از کسانی که یک شبه پول دار میشن و یا شانس دارند و یا خداوند به آنها عنایت میکند ولی در کل جامعه یک شبه پول دار شدن یا یک شبه عالم شدن به غیر از تقدیر خدا مرسوم نیست.

بعضی از حفار ها هر وقت میخوان به حفاری بروند شخصی رو که موکل دارد و بگفته خودش میتونه زیر زمین رو ببینه (کار دستگاه رو انجام بده) و طلسمات و تله ها رو باطل کنه رو به دنبال خودشون میبرند. و شروع به حفاری میکنند. اون پیر میاد و عین نسخه شما رو در زیر زمین براتون تشریح میکنه بصورتی که باور میکنید که چه چیزی دیده است. حتی تا چین های دامن مجسمه و تعداد مروارید های گردنشو میشمره و بهتون میگه.
اون پیر دروغ نمیگه. با احضار میتوان این کار رو کرد.
کسانی که موکلین قوی دارند و زحمات بسیاری در این راه کشیدند میتونند حتی زیر زمین رو توسط موکلشون ببینند و تشریح کنند ولی هیچ وقت انسانهای موفقی در این کار نیستند.
روایات میگن وقتی جنسی یکصد سال در زیر زمین بماند این جنس جزو مهریه عجاین هست. و شما بمن بگوئید کی مهریشو دو دستی تقدیم من و شما میکند؟
تا وقتی که شما عجاین رو آگاه نکنید میتونید این جنس را بردارید (بدزدید) ولی وقتی رو یک کاری احضار زده بشه و عجاین آگاه بشن دیگه شما صاحب هیچ چیزی نیستید.
تعداد کسانی که با موکل بار از زیر زمین بیرون آورده اند به تعداد انگشتان دست است و اینها انسانهائی شناخته شده بودند که این کار را هم برای خودشان انجام نداده اند و فکر مال دنیا نبوده اند و اون نیز به دستور خداوند انجام شده است.
نه من و شما که فکر پر کردن جیبمون هستیم.
هیچ وقت اگر میخواهید در حفاری موفق شوید علم رو کنار نگذارید و به چیزهائی مانند جادو و موکل بپردازید ، چون نه تنها موفق نمیشید بلکه ضربه هم میبینید.
اگر کسی رو پیدا کردید که با موکل باری از زیر زمین بیرون آورد آدرس بدید که من هم دستش رو ماچ کنم و هم مرید اون بشم.
حالا یکی از دلائلی که نمیتوان با موکل موفق بود آگاه شدن عجاین هست که اجازه نمیدهند دفینه را جا به جا کنید.
دومین مطلب در مورد موکل.
ما موکل رو به دو قسمت کلی تقسیم میکنیم .

اول عنایتی و دوم بدست آوردنی.

موکل عنایتیموکلینی هستند که کلامشان از کسی به شخص دیگر داده میشود یا به صورتهای دیگر به یک فردی این موکل عنایت میشود.
با موکلی که به کسی عنایت شود شاید (شاید) بتوان دفینه ای رو از زیر خاک بیرون آورد که اون هم مطمئن باشید برای موکل نیست و برای این هست که خداوند در بین بندگانش به شما با دیدی متفاوت نگاه میکند و در درگاه او عزیز تر از دیگران هستید. چه بسا اگه موکل هم نداشتید دفینه ای در طالع شما نوشته شده بود.و این کار هم اگر اتفاق بیفتد فقط یک بار است در زندگی شخصی که به آن عنایت شده است.

قسمت دوم موکلینی هست که با چله نشینی های فراوان بدست میآورید ، یعنی تلاشی برای بدست آوردن موکل میکنید.
اول این رو اضافه کنم که در این کار شما میخواهی جنی رو به زور دعا به اسارت بگیرید. و هیچ کس دوست نداره به اسارت بره مگر اینکه مجبور بشه و اسیر هر جائی که بتونه ضربه ای وارد کنه این کار رو خواهد کرد.
شرایط چله نشینی بسیار سخت است. چیزی که در مردم باب هست میگویند تمام اعضا و جوارح بدن باید چله باشند که البته شرایط چله نشینی از این حرفها بسیار سخت تر است (در عمل) ولی معنی آن بسیار ساده ، چله نشینی یعنی چه؟ یعنی ریاضت کشیدن. چطور ممکنه که شما چله بشیندی و ریاضت ها بکشید تا موکلی رو بدست بیارید برای پول دار شدن یا باری رو از زیر خاک بیرون کشیدن یا قدرتمند شدن؟ اینها با هم منافات داره کسی که چله نشینی میکنه دیگه دنبال مال دنیا نیست. کسی که چله نشینی میکنه پول و قدرت براش معنی نداره.

برای همین هست که میگم با موکل نمیتوان موفق شد. چون از بنیان تا انتها با مال دنیا منافات داره.
گوش به حرف مردم ندید و اگه کاری برای حفاری دارید با موکل خرابش نکنید.
هیچ چیزی در دنیا جای علم رو نمیگیره و کسانی که میخوان موفق بشن باید با علم دنیا به مال دنیا برسند.
پیر ما یک لشکر موکل داشت که هر چیزی میخواست براش فراهم بود و فقط یک بار با موکلی که به خودش عنایت شده بود توانست موفق شود و پس از چند سال زندگی دنیائی خودش رو به باد داد برای اینکه میخواست به ته این قضیه برسه و بعد هم که به انتهای قضیه رسید، پوسید و گذاشت کنار.
اگه خواستید عمرتون رو تو این راه تلف کنید یک نگاهی به دعا نویسان محلتون بندازید که تازه اینها زرنگاشن که سر مردم رو کلاه میزارن و زندگی خودشون رو میگذرونند.
هیچ وقت فکر نکنید که شما میتونید در این را از طریق اکتسابی به جائی برسید که امکان پذیر نمیباشد.
آخر کار تمام کسانی که میخواهند علم علوم غریبه رو کسب کنند دعا نویسی هست.
اگه خداوند بهت عنایت کرد برو دنبالش ، اگه نه ببوسش و بگذارش کنار.
کلمه عنایت رو هم براتون یک مثال بزنم.
نشونه بارز عنایت پرفسور میرزائی هست که رفت شاولین کنگ فو یاد بگیره و به شائولین راهش ندادند و دو روز جلوی درب شائولین زیر بارون نشست و وقتی برگشت ایران قوی ترین سبک کنگ فو جهان رو به نام کنگ فو توا نوشت و به علوم غریبه کاملا واقف شد. این یعنی عنایت.
کلام آخر رو بگم : با موکل نه موفق میشید نه نتیجه میگیرید. دوزار پول خرج کنید و یک دستگاه حرکت دهیدی تا نتیجه بگیرید. من امتحان کردم . با کسی که واقعا میتونست زیر زمین رو تشریح کنه ولی دریغ از یک سکه مسی بی ارزش. که بشه با موکل در آورد.
********************************

    گنج یابی

    پولدار شدن یک شبه آرزوی هر کسی است. خاصه آنکه در جایی زندگی کنیم که گنج زیر پای هر کسی نهفته باشد.
    ایران مهد گنجهای زیرخاکی است. از آثار عتیقه گرفته تا پولهای طلا و نقره نهفته شده در کوزه ها.

    آثار باستانی در گذشته به کام فرنگیها بود و پولهای کوزه به کام مردم طالب ثروت.
    زمانی که اروپاییان پی به قدمت منطقه خاورمیانه و شرق و غرب بین النهرین بردند، وسوسه کشف آثار باستانی گریبان آنها را گرفت.
    میسیونهای مذهبی و نظامیان اروپایی مأمور در ایران از اولین گروههایی بودند که به این امر علاقه نشان دادند.
    کاوشهای باستانشناس و دانشمند انگلیسی- لوفتوس- در اواسط قرن نوزدهم در شهر باستانی شوش، شامه تیز فرانسویان را تحریک کرد.
    فرانسویان علاقه مند و آشنا به تمدن ایران، هیئتهای مختلفی را گسیل کردند. از شانس آنان دوره، دوره اعطای امتیازنامه یا عصر امتیازات بود و ناصرالدین شاه سردمدار آن.
    فرانسویان با دادن پشیزی در سال ۱۳۰۲ق «امتیاز انحصار اکتشاف آثار قدیم در تمام نقاط ایران» را به دولت دادند.
    شیرین تر از این نمی شد، کل ممالک محروسه چندین برابر خاک فرانسه بود. ناصرالدین شاه در واقع گوشت را به گربه سپرده بود.
    ناصرالدین شاه که به نظر تیزهوش می آمد چونان مردمان حریص بردن هر گونه اثر قدیمی از سنگ و چوب باستانی را مجاز شمرد مگر آنکه از طلا و نقره باشد. از دیدگاه وی طلا و نقره ارزش داشت نه سنگ نبشته حمورابی را که دُر یکتای شوش بود.
    فرانسویان با کمال میل این شرط ساده لوحانه را پذیرفتند. در سال ۱۲۹۹ مدرسه لوور پاریس تأسیس شده بود که با امضای این قرارداد در ۱۳۰۲ق شعبه مطالعات فرهنگ ایران آن نیز گشایش یافت و بسیاری از آثار باستانی ایران به این شعبه منتقل شد و دریایی از تمدن ایرانی در آن موج می زند و اکنون نیز غنی تر از موزه های ایرانی است.
    خروج بی حساب بسته ها و صندوقهای مالامال از آثار عتیقه که ارزنده تر از طلای ناب بودند از زمان ناصرالدین شاه معمول شد و حتی در سالهای ابتدایی دوران پهلوی نیز ادامه داشت.
    مردم عادی در خرابه ها فقط دنبال طلا بودند. و هر از چندی راپورتچی ها، گزارشی از پیدا شدن دفینه ای در شهری دادند. کوزه سکه ای که صاحبان آن از ترس دزد و مأمور حکومتی در حیاط خانه یا دیوار دفن می کردند و چون فقط خود خبر داشتند با مرگ ناگهانی، خاطره آن را نیز در دل خاک می نهادند. و سرانجام با خراب شدن آن خانه و بنا و یا کند و کاو آدمی علاقه مند محتوای دفینه کشف می شد.

********************************
مهره مار چیست ؟

وقتی یک مار نر و یک مار ماده با هم جفت گیری میکنند ، هر کدام یک مهره میاندازند که به آن مهره مار میگویند.
مهره مار از پشت کردن مار نر و ماده افتاده میشود. وقتی این دو مهره را در زیر پوست دست چپ و راست فردی بگذارند میتوان از جمله طرف مهره مار داره استفاده کرد.
وقتی مهره ها گذاشته میشود دستها کمی عفونت میکند و چند روز بعد مهره ها آب میشود و عفونت دست خوب میشود و شخص مانند کذشته خود میشود با این فرق که الان همه دوستش دارن ، بهش احترام میگذارند ، توجه خاصی به او میشود ، هر چیزی که بخواهد فراهم میشود ، هر مطلبی که بگوید گوش میشود و انجام میشود و خلاصه هزار خاصیت دیکر دارد.
برای زنهائی که مهره مار دارند و مرد هائی که مهره مار دارند اسیر کردن هیچ دلی هیچ مشکلی ندارد و فقط کافیست دهن باز کنند و یک کلام بگویند.
خیلی از مردم به اشتباه فکر میکنند و میگویند وقتی که دو مار با هم جفت گیری میکنند دو مهره مارها روی هم میافتد و این دو مهره همان مهره مار است و مار را برای بدست آوردن این دو مهره میکشند که این درست نیست و مهره مار همانی است که من گفتم.
اگر مهره مار واقعی پیدا شود قیمت آن در حدود چهل میلیون تومان است.
همیشه توجه داشته باشید که مهره هائی عمل میکنند که از دو ماری که با هم جفت گیری کرده اند بدست آید. بفرض اگر شما وارد مکانی شوید که جای جفت گیری مارها بوده است مهره مار بسیار است ولی نمیتوان تشخیص داد که کدام اینها با هم جفت است. پس باید هنگام جفت گیری مار حضور داشته باشید و دو مهره را بردارید.
مهره مار به تنهائی کاری انجام نمیدهد و باید به آن ذکری خوانده شود که البته بسیار ساده است و وقتی این مهره ها را داشته باشید خیلی ها میتوانند روی آن ذکر بخوانند.
********************************

    مقدماتی بر باستانشناسی و کشف دفینه ها :
    حالا ببینیم چه زمینه هائی برای موفقیت باید فراهم باشه:
    ۱- اولاینکه آدمهای ورشکسته و گرفتار نمی تونند تو این کار موفق باشن ، شما وقتی میخواهی بری دنبال یک ثروت باد آوردۀ چند میلیاردی باید توان هزینه های کار را داشته باشی.
    ۲- دوماینکه این کار عجله بر نمیداره و باید صبور بود ممکنه آدم انقدر خوش شانس باشه که همون بار اول به نتیجه برسه و ممکنه این کار سالها طول بکشه.
    ایران یکی از پر بار ترین مناطق جهان است از نظر اشیاء قیمتی.
    آمار نشون میده که بعد از ۲۵۰۰ سال حفاری در این مملکت هنوز یکصد و هفتاد هزار تن طلا در ایران مدفون هست که هفتاد هزار تن آن در اصفهان و شیراز میباشد.
    که البته ممکن هست آمار کلی از این هم فراتر باشه.
    جاهای پر بار ایران پس از اصفهان و شیراز عبارت است از:
    شمال ایران استان گیلان و مازندران ، استان لرستان ، استان کردستان و استان تهران و آذربایجان شرقی و غربی .
    البته این به این منظور نیست که در جاهای دیگر ایران اشیاء عتیقه وجود ندارد ولی به مراتب کمتر از این مکانها هست.
    در اکثر مناطق ایران حفاری به صورت گسترده انجام شده و خیلی از نشونه ها و علائم از بین رفته است ولی اگر شما یک حفار خوب باشید همیشه می توانید از کوچکترین علائم بزرگترین نتیجه ها رو بگیرید و خود را به هدف نزدیک کنید.
    جاهائی که رفت و آمد سهل هست و کار حفاری انجام دادن راحت ، اکثرا بارهایشان رفته است و جاهائی که کار کردن سخت و راه آن بسیار سخت و خطر ناک هست از نظر حفاری به مراتب سالم تر مانده و کمتر از جاهای دیگر دست خورده و بار آنها کمتر رفته است.
    به همین دلیل استان لرستان و کردستان که هم خطر ناک هست هم کوهستانی از نقاط درگر سالم تر مانده.
    کتابی به دستم رسیده به نام آثار عجم که مختص جاهای تاریخی شیراز هست. از این کتاب دو جلد به صورت سنگی به چاپ رسیده است که یکی از آن در موزه پاریس و دیگری به رسم امانت نزد من میباشد. این کتاب به هیچ عنوان غیر قانونی نیست و نگهداری آن آزاد است و جزو باستان شناسی محسوب نمیشود. ولی به علت اینکه فقط دو جلد از آن به چاپ رسیده است بسیار ارزشمند هست. در این کتاب کلیه مناطق باستانی و دارای دفینه شیراز نام برده شده است که ممکن است بعیر از تخت جمشید و پاسارگاد بقیه مناطق برای شما نا آشنا باشد. سعی میکنم چند صفحه از این کتاب رو در این وبلاگ بگذارم و سعی مکنم جاهای ارزنده اون رو بنویسم. زحمت کشیدن و به نتیجه رسیدن گردن دوستان عزیز.
    منتظر آثار عجم باشید.

********************************

    مقدمه سنگهای قیمتی
    سنگهای قیمتی انواع مختلف دارند.
    گاهی اوقات بعضی از سنگهای بسیار با ارزش در طبیعت معادل کم ارزش هم دارند و وقتی افراد نا آگاه که در شناخت سنگ تبحری ندارند به آنها نگاه میکنند به اشتباه سنگ کم ارزش را با سنگ قیمتی اشتباه میگیرند.
    شیادان و افرادی سود جو از همین مسئله استفاده میکنند و با آن مردم را گول میزنند.
    رشته جواهر شناسی شاخه ای مجزا از باستان شناسی میباشد و علم مربوط به خودش را دارد و بنده نیز اطلاعات کاملی از آن ندارم و ممکن است اشتباه کنم.
    به هر حال اگه اشتباهی بود یا کم و کاستی داشت به بزرگی خودتون و بی سوادی من ببخشید.
    این مطلب را نوشتم تا بتونید سنگهای نزذیک به سنگهای قیمتی را بشناسید و بدونید که چه سنگهائی نزذیک به رنگ و شکل سنگهای قیمتی هست.
    جواهرات و سنگها
    سنگ تورمالین : سنگی متبلور به رنگهای زرد ، سرخ ، بنفش که معادن آن در برزیل و برمه و آمریکا و سیبری وجود دارد
    سنگ دُر دُر بر دو شکل کلی هست. کوهی و بیابانی و بشکل و رنگ بلور میباشد که دارای تللول میباشد و مروارید یکتا در صدف را هم دُر میگویند
    سنگ زمرد یکی از اقسام آلومین به رنگ سبز که از سنگهای قدیمی هست و هر چه پر رنگ تر باشد گرانبها تر است
    الماس یکی از سنگهای گرانبها که عبارت است از کربن خالص متبلور و در هندوستان ، برزیل ، آفریقا و برخی از کشورهای دیگر بشکل کریستال در کانها پیدا میشود گاهی بی رنگ و گاهی در رنگهای سبز ، سرخ ، آبی ، صورتی ، و سیاه یافت میشود. نوع بی رنگ آن در ردیف سنگهای گرانبها هست و فراوانتر از رنگهای دیگر میباشد ولی کلیه رنگهای آن گرانبها هستند. الماس هر چه درشت تر و پاک تر باشد گرانبها تر است. الماس همه اجسام را مخطط میکند و فقط با گرده های مخصوص خود صیقلی می شود. نوع صنعتی آن در شیشه بری به کار میرود.
    یاقوت نوعی سنگ گرانبها هست که از معدن به دست می آید به رنگ سرخ ، زرد ، کبود ، سبز و سفید. نوع سرخ و شفاف آن بعد از الماس از بهترین سنگهای موجود میباشد و هر چه بزرگتر و خوش رنگ تر باشد گرانبها تر است در فارسی قدیم به آن یاکند هم میگفتند یواقیت جمع یاقوت است. رمانی= یاقوت درشت و سرخ رنگ شبیه انار یاقوت خام کنایه از لب معشوق می باشد.
    زبرجد یک قسم آلومین رنگین مانند زمرد به رنگ زرد یا سبز که از سنگهای قدیمی است و در جواهر سازی بکار میرود و مشهور ترین آن سبز رنگ است در آمریکا و برزیل و استرالیا و روسیه یافت میشود
    لعل یکی از سنگهای قیمتی به رنگ سرخ مانند یاقوت یک قسم آلومین رنگین است و در طبیعت پیدا میشود لعل بدخشان یکی از معروفترین آنها میباشد
    کهربا صمغ برخی از درختان نوع سرو و کاج که از منۀ قدیمه تولید و مانند سنگ سفت و سخت شده و به رنگهای مختلف زرد و سرخ و سفید است و بر اثر مالش خاصیت الکتریسیته پیدا میکند و در ۲۷۸ درجه حرارت ذوب میشود و سپس به شکل تیره رنگی میسوزد و در آب و الکل و جوهر سقز حل میشود. یکی از اقسام لینیت زغالی است سخت و براق و به خوبی جلا و صیقل پیدا میکند و در جواهر سازی بکار می رود
    عقیق یک قسم کوارنز بی شکل به رنگهای مختلف است. نوع مرغوب آن به رنگ سرخ یا آلبالوئی است و مانند سنگهای قیمتی در زینت بکار میرود نوعی از آن که در یمن به دست می آید و سرخ رنگ است معروف به عقیق یمنی یا یمانی است که بیشتر نگین انگشتر میشود و واحدش عقیقه است
    فیروزه یکی از سنگهای قیمتی به رنگهای آبی آسمانی که از معدن استخراج میشود و بیشتر نگین انگشتر از آن به دست می آید و در نیشابور و کرمان و فارس و آذربایجان به دست می آید. بهترین آن از معدنی از نیشابور به دست میآید و آن را فیروزه بواسحاقی میگویند.
    یشم سنگی است شبیه عقیق یا زبر جد به رنگهای مختلف کبود ، سبز تیره و رنگ صابونی آن نیز یافت میشود.
    لاجورد از سنگهای معدنی به رنگ آسمانی یا آبی پر رنگ که سائئده شده آن در نقاشی به کار میرود و در طب قدیم نیز کار برد داشته است. به عربی به آن لازورد میگویند.
    مردار سنگ لیتارژ ، جوهر سرب ، جسمی است به رنگ سرخ یا زرد بیستر از سرب و قلعی گرفته میشود برای ساختن مرهم بکار میرود و به آن سنگ مردار هم گفته میشود.
    مروارید گوهری است سفید و درخشان که در داخل صدف رشد میکند. وقتی ذره شنی بین صدف و جبه او قرار می گیرد جانور کم کم ماده آهکی بدور آن ذره ترشح میکند و رفته رفته مروارید ساخته میشود. درشتی آن به اندازه دانه خنثی شروع میشود و تا اندازه تخم کبوتر آن وجود دارد و در خلیج فارس و اقیانوس هند صید میشود.

********************************

    زبانهاي ايران باستان
    در پنج هزار سال پيش از ميلاد در منطقه اي ميان روسيه در شرق رود دنيپر و شمال قفقاز و غرب كوهاي اورال قومي زندگي ميكرد كه فرانتس بوپ آلماني آن قوم و زبان آنها را هندواروپايي ناميد. در اواسط هزاره دوم پيش از ميلاد گروهي از اقوام هندواوپايي كه خود را آريايي مي ناميدند سرزميني را به تصرف در آوردند و آن سرزمين به نام آن قوم ايران ناميده شد.
    در اوايل هزاره اول پيش از ميلاد ايرانيان در شرق ايران در سرزمين هرات و مرو حكومتي تشكيل دادند كه اخبار آن به صورت افسانه اي در بخش پيشداديان و كيانيان در شاهنامه فردوسي به جاي مانده است. در اواخر سده هشتم پيش از ميلاد ، ديوكس دولت ماد را در همدان تاسيس كرد. دولتي كه ديوكس بنيان نهاده بود تابع دولت آشور بود. در اوايل سدۀ هفتم پيش از ميلاد هخامنش در پارسومش (واقع در نزدكي شوش) دولت پارسي هخامنش را تشكيل داد. اين دولت تابع دولت مادها بود. در سال ۶۱۲ ق.م. هوخشتره مادي با تصرف نينوا (پايتخت آشور) دولت مستقل ماد را تاسيس كرد.
    كورش پارسي (از نوادگان هخامنش) در سال ۵۵۰ ق.م. با غلبه بر آستياگس (آخرين پادشاه ماد) دولت ماد را منقرض و دولت هخامنش را تاسيس كرد.اسكندر مقدوني در سال ۳۳۱ ق.م. دولت هخامنش را سرنگون كرد.

    از آغاز آمدن ايرانيان به اين سرزمين تا سال ۳۳۱ ق.م. از لحاظ تاريخ زبان فارسي دوره باستان ناميده ميشود.
    از سال ۱۰۰۰ تا ۷۰۰ ق.م. دوره رواج ايران باستان است.
    از ايرانيان باستان اثري بر جاي نمانده است. از طريق زبانهايي كه از آن منشعب شد آن را باسازي كردند.
    در سده هاي نخستين هزاره اول پيش از ميلاد ، ايرانيان باستان در بخشهاي مختلف ايران به صورتهاي مختلفي در آمد و هر صورت آن زبان مستقلي شد. در ميان زبانهاي منشعب شده از ايرانيان باستان تنها از زبانهاي زير آثاري به جاي مانده است.
    زبان سكايي _ كه از اين زبان تعدادي لغت در نوشته هاي يوناني و لاتيني و هندي به جاي مانده است.
    زبان مادي _ كه از اين زبان تعدادي لغت در نوشته هاي فارسي باستان و يوناني به جاي مانده است.
    زبان اوستايي _ كه تنها اثري كه از اين زبان به جاي مانده كتاب اوستاست.
    زبان فارسي باستان _ از اين زبان كتيبه هاي شاهان هخامنشي باقي مانده است.
    من اولين زبانهايي را كه حروفش را براي شما ميگذارم تا با آن آشنا بشويد زبان اوستايي و زبان فارسي باستان است. كه جزو اولين و مهمترين خطها و زبانهاي باستان است.
    بعد از آن در همينجا به مرور كليه زبانها و خط هاي باستاني را برايتان خواهم گذاشت تا بيشتر با تاريخ و گذشته نوشته نشدهء ايران باستان آشنا شويد.
    خط اوستایی و تعدادی نوشته به این خط
    خط اوستایی
    ماه نیاش به خط اوستایی
    ترجمه ماه نیاش
    آبان یشت ۱
    آبان یشت۲
    ترجمه آبان یشت ۱ و ۲
    خط اوستایی تمام شد و خط بعد خط فارسی باستان میباشد.
    فارسي باستان زبان قديم مردم پارس بوده است. مهمترين اثر بازمانده از فارسي باستان كتيبه داريوش بزرگ بر كوه بيستون است. از ديگر پادشاهان هخامنشي هم كتيبه هايي به جاي مانده است.
    فارسي باستان به الفبايي نوشته شده است كه ميخي ناميده ميشود. علت اين نامگذاري آن است كه حرفهاي اين الفبا به ميخ شبيح است. ظاهراّ داريوش بزرگ دستور داده است كه الفبايي براي فارسي باستان ساخته شود و زبان بدان نوشته شودالفباي فارسي باستان از الفباي اكدي و الفباي اكدي از الفباي سومري گرفته شده است.
    اين الفبا ۳۶ حرف دارد و ۲ واژه جدا كن و ۸ انديشه و نشانه هايي هم براي اعداد.
    الفباي فارسي باستان از چپ به راست نوشته ميشود.
    خط میخی
    کتیبه دي پي دي
    کتیبه داریوش بزرگ
    کتیبه خشایار شاه
    زبان پهلوي اشكاني
    پهلوي اشكاني زبان پهله بودكه شامل خراسان و مازندران و جنوب تركمنستان مي شد. در زمان داريوش پدرش استان دار پهله بود در همين سرزمين اشك اول توانست به حكومت يونانيان خاتمه دهد و دولتي تاسيس كند.
    اين زبان به سه صورت نوشته مي شده است.
    الفباي پهلوي اشكاني
    الفباي فارسي ميانه
    الفباي مانوي
    كه هر سه تاي آن را برايتان مي گذارم.
    خط پهلوی اشکانی
    نمونه خط پهلوی اشکانی
    خط مانوری
    نمونه خط مانوری
    کتیبه شاهپور در حاجی آباد
    ترجمه کتیبه شاهپور در حاجی آباد
    فارسي ميانه
    فارسي ميانه دنباله فارسي باستان است كه به اين زبان پهلوي ساساني هم گفته ميشود.
    اين زبان در دوران ساساني زبان رسمي ايران بوده است و از آن چهار نوع اثر با چهار نوع الفبا به جاي مانده است.
    الف- فارسي ميانه كتيبه اي
    ب – فارسي ميانه مسيحي
    ج – فارسي ميانه زرتشتي
    د- فارسي ميانه ترفاني
    كليد ها رو برايتون ميگذارم اگه مشكلي داشتيد با من تماس بگيريد
    تا بعد كه خطهاي ديكه رو به ترتيب براتون بگذارم
    به اميد اين كه هم از اين سايت چيزي ياد بگيريد هم به كساني كه علاقه مند هستن معرفي كنيد ( گدا بازي در نياريد).

********************************

    طلسمات و تله ها
    طلسم به معناي توهم هست كه اگر بتواني بر آن قالب شوي ، موفق مي شوي و اگر نتواني
    بر آن قالب شوي ضربه ميخوري. طلسم به دو قسمت كلي تقسيم ميشود:
    ۱-طلسمات قبل از اسلام
    ۲-طلسمات بعد از اسلام
    طلسمات قبل از اسلام مانند: طلسم آتش ، طلسم باد ، طلسم آب ، طلسم رعد و برق ،
    طلسماژدها و طلسم شيطان كه طلسم شيطان از سخترين طلسمات است و هر كسي
    نميتواند به راحتي بر آن غالب شود. طلسمات بعد از اسلام كه طلسم مورچه و طلسم
    رتيل ، طلسم عقرب ، طلسم مار ، طلسم جن تعدادي از آنها هست. بعير از طلسم شيطان
    و طلسم اژدها راه گشايي در بفيه طلسمات بسيار ساده است و فقط اين دو طلسم
    خيلي سنگين هست و طلسم شيطان بسيار خطرناك.
    كليه طلسمات شرايطي دارد كه با آنها باطل ميشود و با دونستن اين شرايط كار بسيار آسان
    ميشود.طلسمهاي قبل از اسلام را ميتوان با مسائل بعد از اسلام نيز باطل كرد. بطور مثال
    بسياري از طلسمات با ده قاف يا چهل كاف يا شصد قاف باطل ميشود.
    براي طلسمات دو تا مسال ميزنم كه بدانيم اصلا با طلسم روبرو شديم يا نه. فرض ميكنيم
    در جائي كار مكنيم كه به آب خورديم و كار مشكل ميشود. اگر در آّب رفتيم و بيرون آمديم
    و ديديم خشك هستيم اين طلسم است و اگر بيرون آمديم و خيس بوديم اين طلسم نيست
    بلكه به آب واقعي خورديم يا در جائي كه احساس ميكنيم طلسم مار دارد بايد يكي از مارها
    رو بگيريم اگر از دستمان رد شد و نتوانستيم آن را بگيريم طلسم است و اگر توانستيم آن را
    بگيريم ، اين ديگر طلسم نيست.
    خوب حالا يك پيش زمينه اي هم در مورد تله ها براي شما بگم. تله نيز به دو دسته تقسيم
    ميشود.
    تله هايي كه به آنها بار ميدهيم تا عمل كنند و تله هايي كه ار آنها بار ميگيريم تا عمل كنند.
    كه هر دو به صورت مكانيكي عمل ميكنند.
    هر كدام از اين دو نوع تله خود به انواع گوناگون تقسيم ميشوند كه كار كرد همه آنها به همين
    شكل است.
    براي اين مبحث بيشتر از اين توضيح نميدم چون خودش يك دنيايي است و مي توان چندين
    كتاب در مورد آن نوشت.
    حیوانات
    شاید نوشتن این مطلب در قسمت طلسمات درست نباشه ولی به خاطر اینکه مطالب زیر با گفتن ذکرهای مخصوص به واقهیت نزدیک میشود و با ذکر است که میتوان از اعضای بدن حیوانات استفاده کرد و همچنین اگر ذکر آن را بلد نباشی ارزشی نخواهد داشت ، تصمیم گرفتم که مطالب فوق را در قسمت طلسمات بنویسم.
    مطلب بسیار گسترده است و هر هفته سعی مکنم مطالب پر باری در همینجا به آن اضافه کنم و در قسمت پیغام مدیر به همه دوستان عزیز نوشته های جدید را معرفی میکنم.
    اول حیواناتی که در این زمینه از همه مهمتر هستند رو براتون نام میبرم و به تدریج مطالب این حیوانات را اضافه میکنم.
    به ترتیب اولویت مار مهمترین حیوان است و بعد از آن هدهد و بعد از آن جعد و بعد از آن گرگ و کفتار جزو مهمترین حیوانات هستند.

********************************

    ملکه مارها
    اول از مارها براتون بگم.
    مارها یک ملکه دارند که بین بیست تا پنجاه سانتیمتر هست و به رنگ سفید و بسیار ضریف و کوچک. به اندازه ای که میتوان به سادگی آن را با دست گرفت و له کرد. ولی به این سادگی هم نه یکم کار داره و اون اینکه ملکه مارها همیشه بر روی پشت یک افعی سوار هست و آن افعی ملکه مارها را از جائی به جائی میبرد. و در تمام ساعات روز و شب از آن حفاضت میکند.
    کسی که بتواند این مار کوچک را زنده بگیرد از همه چیز دنیا بی نیاز خواهد شد و کسی که به این مار آسیب رساند قطعا نخواهد توانست که در این دنیا زندگی کند و کشته میشود.
    این مار بسیار نادر است و آماری که از دیده شدن این مار وجود دارد از انگشتان دست کمتر است.
    وقتی کسی ملکه مارها را به اسارت میگیرد میتواند برای آذادی آن هر چیزی تقاضا کند و مارهای دیگر برای پس گرفتن ملکه خود تقاضای شخص را براورده میسازند. و اگر این مار را به هر صورت از بین ببرید مارها با غریضه خود شما را پیدا و نابود میسازند.
    اگه خاطرتون باشه چند سال پیش در شمال ایران یک خانه را مارها تسخیر کردند و صاحب آن را کشتند که حتی رسانه ها هم نشون دادند ولی هیچ کس نتوانست بگوید که هزاران مار از کجا سر از آن خانه در آوردند و دلیل آن چه بود که من امروز برای شما گفتم. و دلیلی نداشت جز از یبن بردین یکی از ملکه های مارها.
    حالا از این مار کم یاب بیرون بیائیم و سراغ بقیه مارها برویم.
    بزرگترین استفاده کننده از مارها درویشهائی هستند که به علوم غریبه آشنا هستند و کسانی که علم علوم غریبه دارند. البته اینطور فرض نکنید که با داشتن این علم هر ماری میشود کرد چون این علم بسیار پیچیده است و کسانی که به استادی این علم رسیده اند از دوازده خان آن فقط به هفت خان آن اشنائی دارند که تعداد این انسانها به عدد صد نمی رسد. ولی این افراد هر کاری که بخواهند میتوانند انجام دهند.
    حالا یک مثال واقعی برای شما میزنم که به این علم آگاهی پیدا کنید و مارها را نیز بشناسید.
    یکی از خواص مار
    این اتفاق در سال هزار و سیصد و چهل هفت در کوهای دالاهو افتاده است و شخصی که این اتفاق برایش افتاده است فوت شده که مرد بسیار بزرگی بود. (خدا بیامرزتش).
    از خدمت فرار کرده بود و در کوه دالاهو سردرگم بود و نمیتوانست راه را پیدا کند و از آنجا خلاص شود. کنار درختی نشسته بود و فکر میکرد که چه باید بکند که دید سه مرد با محاسن سفید و بلند از دور میآیند. وقتی نزدیک شدند و راوی را دیدند گفتند که اینجا چه میکنی؟
    راوی گقت که در این کوها گم شده است.
    آن سه مرد به راوی گفتند میتوانی چند روز برای ما غذا درست کنی و در عوض هر روز یک تومان مزد بگیری؟
    راوی دید که این سه مرد برای هر روز میخواهند مزد یک ماه را به او بدهند. قبول کرد که برای آنها غذا درست کند و بعد آنها راه خروج از کوه را به او نشان دهند.
    آن سه مرد نشستند جلوی کوه و شروع به گفتن ذکر کردند و راوی هر روز برای آنها غذا درست میکرد و آن سه مرد بدون خستگی و خوابیدن هفت روز به کار خود ادامه دادند.
    روز هفتم راوی دید که ماری از دل کوه بیرون آمد و بطرف آن سه مرد میآید.
    از ترس داشت سکته میکرد.
    سعی کرد که به آنها بگوید که متوجه شد آنها خودشان میدانند.
    راوی دید که مار به این سه مرد نزدیک شد و سرش را روی پای یکی از این مردها گذاشت و این سه مرد همانطور که با صدای بلند ذکر میگفتند سر مار را از بدنش جدا کردند و ذکر به پایان رسید.
    بعد از آن دم ما را نیز جدا کردند و به راوی گفتند که از این مار برایشان آبگوشت درست کند.
    راوی در دل گفت: اینها رو باش میخوان آبگوشت مار بخورند.
    راوی رفت و شروع به پختن آبگوشت مار کرد که یکی از این مردها به راوی نزدیک شد و گفت کار ما تمام شده است و پس از خوردن ناهار و شستن ظرفها راه میافتیم و میرویم.
    آبگوشت حاظر شد و این سه مرد بر عکس همیشه به راوی غذا تعارف نکردند و تا ته این آبگوشت را خوردند و به راوی گفتند که ظرفها را بشور که راه بیفتیم.
    راوی شروع کرد به شستن ظرفها وقتی که داشت ظرفها را می شست با خود گفت مگر این آبگوشت چه مزه ای داشت که این سه نفر با ولع آن را خودند و به من هم ندادند. دستش را به ته ظرف آبگوشت برد و به پیاله کشید و به دهن گذاشت تا مزه آن را بفهمد.
    ناگهان دید که ته رودخانه را میبیند.
    به کوه نگاه کرد دید که داخل کوه را نیز میبیند.
    به هر چیزی که نگاه میکرد داخل آن را میدی. که یکباره وحشت کرد و به آن سه مرد گفت که داخل همه چیز را میبیند.
    آنها گفتند که نگران نباش و داروئی به راوی ما دادند و او بیهوش شد و وقتی به هوش آمد دید که دیگر داخل هیچ چیزی را نمیبیند.
    آن سه مرد هفت تومان پول و آدرس خروج از کوه را برایش گذاشته بودند و رفته بودند.
    راوی ما تازه فهمید که چه اشتباهی کرده است و چه علمی را از دست داده است.
    این یکی از مواردی بود که از مار استفاده میشود.

********************************

    فلزیاب :

    اول اینکه امروزه بیشتر سرباریها که دسترسی به آنها آسان هست برده شده است و کمتر میتونید باری رو در سطح زمین پیدا کنید ، پس اولین مسئله مهم برای یک دستگاه خوب عمق آن هست که باید از دوازده متر بیشتر بزند.
    مسئله دوم اینه که هر چی کار با دستگاه راحت تر باشد دستگاه بهتر است.
    سوم اینکه در قدیم میگفتند که دستگاه باید با خاک منطقه سازگار باشه. این مورد از طرفی درسته و از طرفی غلط. دستگاه باید بتونه خودشو با قطب زمین سازگار کنه و امروزه تمام دستگاهای جدید این توانائی رو دارند.
    چهارم اینکه دستگاه باید در کارخانه اصلی ساخته شده باشد و تحت لیسانس نباشه و کارخانه اصلی در یک کشور نباشد و دستگاه در کشوری دیگر مونتاژ شود.
    پنجم اینکه دستگاه حتما باید خدمات پس از فروش داشته باشد و اینطور نباشه که دستگاه رو به شما تحویل دهند بدون هیچ خدمات پس از فروش. حتی اگه گارانتی دستگاه خارج از ایران باشه حتما باید دستگاه گارانتی باشه.
    ششم اینکه دستگاه رو تا جائی که توان دارید به صورت نو تهیه کنید و تا جائی که امکان دارد از خرید دستگاه های دست دوم پرهیز کنید. چون اگه یک دستگاهی ایراد نداشته باشه کسی اون دستگاه رو به فروش نمیرسونه.
    هفتم اینکه دستگاه باید بتونه تمام فلزات و کانیها رو از هم تفکیک کنه و دقیقا به شما بگه که به چه چیزی برخورد کرده اید. و بتونه ذرات رو حذف کنه و احتمالات رو قوی کنه که حتما بار رو گرفته باشه نه ذرات رو.
    هشتم اینکه دستگاه باید بتونه عمق رو با اشتباه هر بیست سانتیمتر در ده متر به شما تحویل دهد
    و آخر اینکه دستگاه خوب دستگاهی هست که دوره آموزشی داشته باشه و در حین آموزش کار با دستگاه بتونید دستگاه رو امتحان هم کنید که آیا با گفته های فروشنده همخونی داره یا فقط برای فروش دستگاه متوسل به دروغ گفتن میشن.
    حتما هر دستگاهی تهیه میفرمائید به آموزش اپراتور و امتحان دستگاه توجه کافی بفرمائید چون مشکل ترین قسمت کار همین هست. اگه شما بهترین دستگاه این کرۀ خاکی رو تهیه کنید ولی نتونید به صورت صحیح با آن کار کنید موفق نخواهید شد.
    به هر صورت میدونم که اینجا من کلیات رو مطرح کردم ولی اگه کسی میخواد دستگاهی بخرد که از اون نتیجه بگیره باید به این کلیات به دقت توجه کنه و همه اونها رو مد نظر بگیره.
    هیچ وقت در خرید دستگاه سعی نکنید پول خودون رو دور بریزید. دستگاه هائی که زیر بیست هزار دلار هستند نمیتونند خواسته های شما رو براورده کنند مگر اینکه در یک کشور خارجی که کار با دستگاه آزاد است و در آوردن عتیقه جرم محسوب نمیشود با دستگاه ماه ها کار کنید و به تمام ریزه کاری های آن واقف شوید تا بتونید نتیجه مطلوب رو بگیرید. اگه تو کشوری باشه که دستگاه رو تهیه میکنید و اپراتوری آن را به شما یاد میدهند بهتر است. چون به محض احساس مشکل میتونید آن را مرتفع کنید.
    پس اگه مطالب بالا رو مرور کنید میبینید که اپراتوری دستگاه مهمتر از خود آن است.
    دستگا های ارزان قیمت (از ده هزار دلار تا بیست هزار دلار) اپراتوری بسیار سختی دارند و کار با آن مشکل هست و آموزش و تجربه بیشتری لازم دارد.
    دستگاه های بالای بیست هزار دلار به مراتب بهتر است. و دستگاه های زیر ده هزار دلار نه تنها کار با آن بسیار سخت است و ماه ها تجربه مداوم نیاز دارد بلکه عمق زیاری را نیز برای شما نمیزند و شما را با مشکل مواجه میکند.
    یک مطلب دیگه رو هم براتون بگم و اون در مورد نرم افزاری هست که دستگاه با اون کار میکنه. همیشه سعی کنید بهترین و ساده ترین نرم افزار رو برای دستگاهتون تهیه کنید تا هم امکانات زیادی برای کار شما و تفکیک هائی که لازم دارید داشته باشه هم کار با اون ساره باشه.
    در کل همانطور که هر کاری برای موفقیت به علم اون کار نیاز داره دستگاه نیز علمی خاص داره که اپراتور آن باید داشته باشه و این علم دسته کمی از باطل کردن یک طلسم یا خوندن یک نسخه و ترجمه آن ندارد و این نیز بسیار مهم هست که مردم به آن توجه نمیکنند و پولشان رو دور میریزند.
    پس در موقع خرید دستگاه اگه پولتان نمیرسید صبر کردن بهتر از آن هست که یک دستگاه بی استفاده تهیه کنید.و یا اگه فرصت رفتن کلاس اپراتوری را نداشتید دست نکه دارید تا شرایط کاملا محیا شود.
    باز هم تاکید میکنم اپراتوری و آموزش کامل و تمرین بزرگترین رمز موفقیت با یک دستگاه هست.

********************************

    علوم قدیم :
    در اين قسمت ميخواهم از چيزهايي براتون بگم كه مردم عامي به اين حرفها ميخندند ولي حفاراني كه حتي باري هم از زير خاك در نياورده اند ميدانند كه اين موارد وجود دارد و اتفاق افتاده است.
    اول براتون بگم كه در زمانهاي قديم علم خيلي پيشرفت كرده بود و در يك مقطعي از زمان حتي ميتوان گفت در بسياري از موارد از امروز پيشرفته تر بوده است. مثلا در مورد اهرام ثلاثه كه ميدانيم امروزه هم با اين تكنيك پيشرفته نمي توان نظير آن را ساخت يا مجسمه ونوس كه يك پاي آن در جنوب درياي مديترانه بوده و پاي ديگر آن در شمال دريا و اينها اثبات شده است و نمي توان دليلي براي آن آورد يا گفت كه چطور همچين چيزي در آن زمان امكان پذير بوده است كه امروزه نمي توان اين كار را انجام داد.
    حالا ميخوام مواردي از آن را كه در ايران اتفاق افتاده است و مردم آن حوالي ديده اند برايتان بگم و بريم جلو تا به نتايج خوبي برسيم.
    بعضي از اين مسائل ساعت و زمان خاص دارند و بعضي ديگر به شرايط محيط بستگي دارند. يكي از اين عجايب در درياچه اشتران كوه است كه در اين درياچه پري دريائي دارد كه هر چند سال يكبار نمايان ميشود و بسياري از اهالي منطقه آن را ديده اند .
    در درياچه طار ورامين هر چند سال يكبار در يك زمان مشخص در ميان درياچه قصري از زير آب نمايان ميشود و پس از چند دقيقه دوباره به زير آب ميرود و اين قصر را نيز اهالي منطقه ديدهاند و گفته ميشود كه اين قصر در زمان پيشداديان ساخته شده است.
    و خيلي از اين موارد كه باور آنها سخت است ولي واقعيت دارد.
    اينها را گفتم تا ژيش زمينه اي شود براي جمله اي كه مي خواهم بنويسم و آن اكسير است.
    اكسير هم به معناي كمياب است و در زمانهاي قديم به داروهائي مي گفتند كه هر كدام كار خاصي انجام ميدادند. مانند: اكسير مو ، اكسير دندان ، اكسير چشم ، اكسير شمس و ناياب ترين اكسير كه به آن اكسير اعظم مي گفتند.
    اكسير را دانشمندان يوناني و دانشمندان ايراني ساختند و نوعي دارو محسوب مي شد كه البته در دسترس كليه مردم وجود نداشت.
    اكسير بيشتر از گياهان و گاهي اوقات چيزهائي از حيوانات هم به آن اضافه مي شده است.
    اكسير به صورت دو قلو هست يعني نر و ماده دارد و هر كدام به تنهائي به هيچ دردي نمي خورند و بايد با فرمول دقيق با هم مخلوط شوند تا كارايي داشته باشند.
    اكسير اكثرا در شيشه هست و درب آن با ساروج پلمپ گرديده است و اگر كسي آگاهي نداشته باشد و درب آن را باز كند ظرف چند دقيقه فاسد مي شود. و كسي مي تواند از آن استفاده كند كه علم مصرف آن را داشته باشد.
    هر نوع از اكسير فقط براي درمان امراض خود ساخته شده است و هيچكدام بدرد كاري جز فرمول خود نمي خورد. مثلا وقتي شما اكسير دندان داريد و بعد از صد سال دندانهايتان ريخته است مي توانيد با مصرف آن دوباره دندان در بياوريد و سالهاي زياد با دندانهاي جديد زندگي كنيد.
    اكسير اعظم بزرگترين يافته دانشمندان آن زمان بود كه با داشتن آن ميتوان هيچ وقت به مرگ طبيعي يا مريضي فكر نكرد چون با استفاده از آن انسان نه مريض ميشود نه ميميرد.
    افراد زيادي اكسير اعظم را خوردند و عمري طولاني پيدا كردند مانند نمرود كه ششصد سال عمر كرد و باعث مرگش نيز خودش شد وگرنه خيلي بيشتر از اينها عمر ميكرد.
    اينطور نيست كه فكر كنيم هر كسي اكسير دارد عمر جاودان ميكند ، بلكه تا وقتي كه اكسير براي خوردن دارد مرگ به سراغش نميآيد.
    بعضي وقتها ميبينيم يا ميشنويم كه در يك دهات مردي يا زني عمرش به صدو پنجاه سال رسيد يا بيشتر. همه به اشتباه ميگويند كه چون در دهات و جاي خوش آب و هوا هست و چيزهاي طبيعي مي خورد اينچنين عمري طولاني دارد ولي تا به حال كسي پرسيده است كه چرا بقيه اهالي آن دهات يك چنين عمري ندارند؟؟
    دليل عمر طولاني آن مرد خوبي آب و هوا يا خوردن چيزهاي سالم و مقوي نيست.
    اين مرد نا خواسته و بدون اينكه خود بداند يكي از مواد تشكيل دهنده اكسير را خورده است. شايد در كوه يا بيابان نوعي علف كه حتي خود نفهميده كه اين گياه در ميان ناهار يا عصرانه آن مرد بوده است. و به اين صورت عمري طولاني يافته است.
    مقدار اكسير بسيار محدود است و تعداد انگشت شماري از دانشمندان قديم موفق به ساخت آن شده اند. يكي از اين دانشمندان بزرگ سندوس طبيب بود كه در دربار اردشير دراز دست خدمت ميكرد و روايت است كه هنوز زنده است و پس از فرار از دربار اردشير در جايي بدون اينكه كسي او را بسناسد مشعول زندگي شد.
    خيلي ها سعي كردند اكسير تقلبي را در بازار هاي حفاري بفروش برسانند ولي بر عكس اين كه همه فكر ميكنند شناخت اكسير تقلبي بسيار سخت است و مي توانند از اين را شيادي كنند و مردم را گول بزنند ، شناخت اكسير اصل بسيار راحت است و اگر راهش را بلد باشي و كور هم باشي ميتواني تشخيص بدهي كه اين اصل است يا تقلبي.
    بعضي ها مي گويند كه اگر اكسير وجود داشته باشد بعد از كشف آن مي توان در آزمايشگاهاي مجهز از روي آن ساخت و ديگر مرگ معني ندارد. در صورتي كه اينطور نيست ، همه ما ميدانيم كه در طول زمان بسياري از حيوانات و گياهان كه در گذشته وجود داشته اند درگر وجود ندارند و نسل آنها از بين رفته است. پس شايد بتوان اكسير را تفكيك كرد و مواد تشكيل دهنده آن را شناخت كه تازه اين هم امكان ندارد ولي بفرض اين كه بشود بايد ديد آيا اين گياهان هنوز هم وجود خارجي دارند يا از بين رفته اند؟ (خدا ميداند).



خرید بهترین فلزیاب های دنیا 09013545415

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها: قبر گبری و بوی تعفندفینه هاگنج هاگورستان ها

تاريخ : 24 / 5 / 1395 | | نویسنده : کوروش |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • وب تریلر فیلم
  • وب ساح
  • وب احسان
  • وب باشگاه خبرنگاران